کلاس اولی جانم
آروین عزیز تر از جانم از درون پر بغض و شادیم چطور گذشت این روزگار گذرا ؟چقدر زود بزرگ شدی هنوز هر شب دستان کوچکت در دستان من است و قصه شب برایت میگویم عزیز جانم امسال سال ۱۴۰۱ توام کلاس اولی شدی مادر قربون قدت انشاله به هرچی میخوای برسی زیبا ترینم از خدا میخوام بهترین ها رو برات رقم بزنه هم تو تحصیلت هم تو زندگیت ...همیشه یاری گرت باشه و هیچ وقت تنهات نذاره ...پر بغضم و دلواپسی که چطوری تنهایی میخوای مرد بشی اما میدونم پسر قوی من میتونه خیلی جاها بهم ثابت کردی خیلی مردی ...قربون چشمای پر استرست که میگی مامان به خوشالی که میخوام برم مدرسه بعد دو دقیقه بعد میگی کاش نمیرفتم مدرسه 😉😉همشم بخاطر غصه خوابته خوابالو جانم 😘😘فدات بشم من جان دلم جشن شکوفه هات رو خیلی مردونه گذروندی و قوی محکم من و آیلین و بابام کنارت بودیم و بهت افتخار کردیم و فردا شنبه ۲ مهر اولین روز از آغاز راه طولانی زندگیته
برات آرزوی بهترین هارو دارم بدرخشی و دنیا بهت افتخار کنن و مادرت و پدرت ابجیت قند تو دلشون اب بشه با دیدن افتخاراتت پسر مهربونم یکی یدونم ⚘️⚘️🧿🧿