تولد و ۱۳ بدر ۹۷
خوشگل مامان ۱۳فروردین که تولد مامانی بود قرار بود روز قبلش بریم کیک تولدمو بگیریم تو راه اب هویج خوردیمو با مامان پری و عمو فرشید رفتیم کیک خریدیمو گل زن عموم ۱۴ فروردین تولدش بود دوتا رو یکی کردیمو دوتا کیک خریدیم برگشتنی مامان پری مریض شد خلاصه بعد پاک کردن ۱۴ کیلو کنگر توسط مامان و بابا و کلی بدو بدو و خستگی مامان و دکتر رفتن مامان پری ۱۱ و نیم شب یه تولد الکی گرفتیم اینم از بدشانسی مامانت ...
خلاصه شبش من کلی معده درد داشتم و مریض شدم اما بخاطر ۱۳ بدر به روی خودم نیوردم مامان پری دوباره رفت دکتر و کل اماده کردن وسایل افتاد رو دوش من و عمه با ان حال ندار
خلاصه صبح بابا و عمو رفتن سراب گاماسیاب و مکان مورد نظر رو یافت کردن شماهم با امیر رفتید
مام وسایلو جمع کردیم و اومدیم کل ۱۳ نه من چیزی تونستم بخورم نه شما هرد مون به فاصله یک روز مریض شدیم
کلا عید امسال اصلا خوش نگذشت نه عید دیدنی رفتیم نه ۱۳ داشتیم کلا کسلی و خستگی و مریضی
الانم که دارم برا گل پسرم میتویسم بابایی مریض شده و رفته دکتر هوا بارونیه
البته جای خوش ماجرا خرید ماشین توسط بابا برا تولد گل پسرمونه خداروشکر اللن حال من و شما خوبه بعد کلی دارو سرم
انشااله باباییم خوب میشه یه ویروس بود که کل خانواده رو درگیر کرد و بابایی اخریشه خختخخ
خلاصه شبش من کلی معده درد داشتم و مریض شدم اما بخاطر ۱۳ بدر به روی خودم نیوردم مامان پری دوباره رفت دکتر و کل اماده کردن وسایل افتاد رو دوش من و عمه با ان حال ندار
خلاصه صبح بابا و عمو رفتن سراب گاماسیاب و مکان مورد نظر رو یافت کردن شماهم با امیر رفتید
مام وسایلو جمع کردیم و اومدیم کل ۱۳ نه من چیزی تونستم بخورم نه شما هرد مون به فاصله یک روز مریض شدیم
کلا عید امسال اصلا خوش نگذشت نه عید دیدنی رفتیم نه ۱۳ داشتیم کلا کسلی و خستگی و مریضی
الانم که دارم برا گل پسرم میتویسم بابایی مریض شده و رفته دکتر هوا بارونیه
البته جای خوش ماجرا خرید ماشین توسط بابا برا تولد گل پسرمونه خداروشکر اللن حال من و شما خوبه بعد کلی دارو سرم
انشااله باباییم خوب میشه یه ویروس بود که کل خانواده رو درگیر کرد و بابایی اخریشه خختخخ
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی